روزمرگی های یک نیمــــــچه روانشناس!

نگران فردایت نباش ،خدا از قبل آنجاست:)

لالا کن دختر زیبای شبنم

جان مریم چشمات و باز کن

مامانت و نگاه کن

مریم موفرفری

زیبای خوش خنده

خوش هیکل

مهربون ترین مریم دنیا

چشماتو باز کن

ببین محیا زجه میزنه نا ارومه؟ بهش بگم چی؟ بگم گریه نکن برا خواهرت؟ برا عزیزت؟ برا رفیق دوازده سالت زار نزن؟ ببین خواهر کوچولو تو... ببین مروا رو... داره داد میزنه.. مررررررررییییییم.... مررررررریییییم.... مریم جان من..  اشک چشمامون خشک شده... دیگه جون نداریم...  چجوری خاک میخواد تورو قبول کنه؟ چجوری میتونی از اسبت دل بکنی؟ میدونی چیشده؟ رفتی اسبتم همون روز رفت مریم... دیدی چه روزی رفتی؟ قرار گذآشته بودی؟ ببین همه دوستات اومدن پاشو دیگه...  قرارشده بود خوب شی بریم بیرون... پس این ههههههههه خاااااککککککککک روت چیکار میکنهههههه؟؟؟سه شبه راحت خوابیدیییییییییییی؟ بغل خدا جات گرمه؟؟؟؟؟؟؟ فرشته ی مهربونم... زیباترینم تو رفتی... اروم خوابیدی... ندیدیمت تو لباس پرستاری..   ندیدیمت موفرفری قشنگم تو لباس عروسی.  .ندیدیمت به ارزوهات برسی... چقد زود دل کندی اخه ببین چقد محیا خون گریه میکنه؟ با این همه درد چ کنیم؟ با این همه خاطره چ کنیم؟ محیا میگفت رو تخت بیمارستان به مامانش میگفتی خاله میشه پهلومو یکم بمالی؟ نیمه بیهوش..   چقد تو قوی بودی... چه چشای مهربونی داشتی. . روزبه  روز داره شونم خم و خم تر میشه قفسه سینم سنگین وس نگین تر... .هیچ چیز ارومم نمیکنه... عزیزم... مهربونم... مریم پاااااااکم. ..تو فرشته بودی..  جات اینجا نبود اخه خدا انقد دوستت داشت که خواست ببرتت پیش خودش.  .خواست دیگه درد نکشی... خواست تو این دنیای بی رحم مریم پاکشو ببره. . ولی رحم نکرد به ما. . ب مامان و بابات... به مروا..  چجوووووری تاب بیاریم؟ چجوری تاب بیارن؟ محیا.. ابجیت داره داغون می شه چیکار کنیم حرف میزنم زار میزنه..  زجه میزنه. . چ کنیم بدون تو؟پرواز کردی رفتی؟ شهریور شمع تولدتو فوت کردی چطوری دلت اومد داغتو به دلمون بنشونی مریم جانم... پرواز کردی فرشته ی قشنگ؟ رفتی جای بهتر؟ خونه جدیدت مبارک زیباترینم.   بهشت مبارکت مریم مهربون تو اخه جات اینجا نبود.. سرطان دیگه بند بند وجودتو نمیبلعه... لالاکن دخترزیبای شبنم

۰ ۰
yasna sadat
۰۸ اسفند ۱۲:۲۷
سحر جانم خوبی؟

پاسخ :

خداروشکر یسنا جانم خوبم  مرسی ازمحبت و معرفتت
لوستر سقفی با قیمت
۳۰ بهمن ۱۷:۲۷
خدا بتون ارامش و صبر بده

پاسخ :

سپاس
Tamana .....
۳۰ بهمن ۰۰:۳۳
چرا اینقده راحت آدما میمیرن.من میترسم چشامو ببندم نکه فردا بیدارشم و یکی از اونایی که دوسشون دارم نباشن میترسم

پاسخ :

واقعا همینطوره
پسر جاشو
۲۶ بهمن ۱۹:۰۲
:(
آزاد ...
۲۵ بهمن ۲۱:۰۰
سلام
خدا رحمتشون کنه
ان شاء الله بهشت محشور شن

پاسخ :

سلام خیلی ممنون
آرام :)
۲۱ بهمن ۲۲:۲۱
عزیزم ...
خدا بهت آرامش و صبر بده گلم ..

پاسخ :

ممنون
** م**
۲۱ بهمن ۲۰:۳۸
😢😭😭
جناب قدح
۱۷ بهمن ۲۳:۲۷
سلام
ان شاءالله با حضرت زهرا سلام الله علیها همنشین بشن

خدا به شما و بازماندگان ایشون صبر بده ...

پاسخ :

سلام خیلی ممنون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
•به دور از همه ی ادم های مسخره و متظاهر دنیای واقعی...
فقط و فقط
برای مقداری آرامش...
اینجا از ته ته ته دل از روزمرگیام مینویسم :)

•دانشجوی رشته ی روانشناسی:)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان