روزمرگی های یک نیمــــــچه روانشناس!

نگران فردایت نباش ،خدا از قبل آنجاست:)

سایه نوشت...


شب به روی جاده نمناک

سایه های ما ز ما گوئی گریزانند

دور از ما در نشیب راه

در غبار شوم مهتابی که می لغزد

سرد و سنگین بر فراز شاخه های تاک

سوی یگدیگر بنرمی پیش می رانند

شب به روی جاده نمناک

در سکوت خاک عطرآگین

ناشکیبا گه به یکدیگر می آویزند

سایه های ما …

همچو گل هائی که مستند از شراب شبنم دوشین

گوئی آنها در گریز تلخشان از ما

نغمه هائی را که ما هرگز نمی خوانیم

نغمه هائی را که ما با خشم

در سکوت سینه می رانیم

زیر لب با شوق می خوانند

لیک دور از سایه ها

بی خبر از قصه دلبستگی هاشان

از جدائی ها و از پیوستگی هاشان

جسم های خسته ما در رکود خویش

زندگی را شکل می بخشند

شب به روی جاده نمناک

ای بسا پرسیده ام از خود

«زندگی آیا درون سایه ها مان رنگ می گیرد؟»

«یا که ما خود سایه های سایه های خویشتن هستیم؟»

از هزاران روح سرگردان،

گرد من لغزیده در امواج تاریکی،

سایه من کو؟

«نور وحشت می درخشد در بلور بانگ خاموشم»

سایه من کو؟

سایه من کو؟

من نمی خواهم

سایه ام را لحظه ای از خود جدا سازم

من نمی خواهم

او بلغزد دور از من روی معبرها

یا بیفتد خسته و سنگین

زیر پای رهگذرها

او چرا باید به راه جستجوی خویش

روبرو گردد

با لبان بسته درها؟

او چرا باید بساید تن

بر در و دیوار هر خانه؟

او چرا باید ز نومیدی

پا نهد در سرزمینی سرد و بیگانه؟!

آه … ای خورشید

سایه ام را از چه از من دور می سازی؟

از تو می پرسم:

تیرگی درد است یا شادی؟

جسم زندانست یا صحرای آزادی؟

ظلمت شب چیست؟

شب،

سایه روح سیاه کیست؟

او چه می گوید؟

او چه می گوید؟

خسته و سرگشته و حیران

می دوم در راه پرسش های بی پایان


پ.ن:هرچی فکر میکنم میبینم مگه میشه یه نویسنده با دل و جونش تموم شادیا و ناراحتیاش و اینجا بنویسه و یهو بزاره بره؟مخصوصا الان که اصلا اوضاع درست و درمونی نداره؟دیدم نه نمیشه و اینگونه شد که ماندگار میشویم با هررر حال و احوالی که شده:)

۰ ۰
SИ♡Ѡ MΛИ
۲۹ مرداد ۱۷:۱۲
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ (:
خیلی قشنگ بود (:

پاسخ :

:)
Yalda Khanoom
۲۴ مرداد ۲۲:۰۲
سحر جون خوشحالم هنوزم هستی و میخوای قوی باشی

پاسخ :

:)
سوران زوراسنا
۲۴ مرداد ۱۴:۳۵
سلام

ممنون که به وبلاگ من سر زدید و کامنت گذاشتید

خدانگهدار

پاسخ :

:)
yasi adkd
۲۳ مرداد ۱۳:۰۸
:)

پاسخ :

:)
MOHSEN Mousavi
۲۳ مرداد ۱۲:۳۴
:)

پاسخ :

:)
محمد رضا
۲۱ مرداد ۲۱:۴۵
+++++++++++++

پاسخ :

-:/
مهسا :( ...
۲۱ مرداد ۲۰:۵۰
چه عالی :)
ایشالا همیشه پایدار باشی :)
yasna sadat
۲۱ مرداد ۲۰:۴۳
جرااااااااات داری برووو
خوبی سحر جان الان؟؟
امیری حسین و نعم الامیر
۲۱ مرداد ۱۸:۴۳
آخ جووووووووووووووونننننننننننننننننننن 😂😂😂😂😂

پاسخ :

:)
milad mohammadi
۲۱ مرداد ۱۶:۴۵
خوشحالم که مانده ای

پاسخ :

ممنونم:)
Fatemeh .79
۲۱ مرداد ۱۵:۲۱
خوبه که هستی هنوز ...
:)

پاسخ :

:)
kimia ...
۲۱ مرداد ۱۴:۳۶
@_@

پاسخ :

:)
علی صفری
۲۱ مرداد ۱۴:۰۴
ایشاالله میمونی ازاین فکرای رفتم ومیرمم دیگه نمیکونی

پاسخ :

:)
مسافر هستم
۲۱ مرداد ۱۳:۴۲
:|
خوبست

پاسخ :

:/
•°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
۲۱ مرداد ۱۳:۴۱
اورو اها من خط اخرشو نخوندم .... میمونیییی
😀

پاسخ :

:))
بای پولار
۲۱ مرداد ۱۳:۲۸
شاید توقعت از خودت زیاده. راجع به اون قوی و محکم بودن که توی پست قبل نوشتی گفتم. اتفاقا هر چقدر منعطف تر باشی و نه محکم و ستبر جلوی طوفان های بزرگ تری توی زندگی دوام می آری...

پاسخ :

نمیدونم...شاید همینطوری که شما میگی باشه...
همدم تنها
۲۱ مرداد ۱۳:۱۹
😕😦😧😳😟😩😣😔😖😓😫

پاسخ :

:)
من دلم پاکه ...
۲۱ مرداد ۱۳:۰۸
ای بابا ....اگه خواستی بری برو تعارف نکنیا من هستم خخخخخ

خوب شدد خودت موندی 😊

پاسخ :

:)
رفیق خاموش
۲۱ مرداد ۱۳:۰۱
سلام:تصمیم درستی گرفتی :)

امیدوارم حال دلت همیشه خوب باشه :)

پاسخ :

ممنونم از شما:)
فرشته ...
۲۱ مرداد ۱۲:۵۹
سلام عزیزم.

من نمی خواهم

او بلغزد دور از من روی معبرها

یا بیفتد خسته و سنگین

زیر پای رهگذرها

اینجاش خیلی دلنشین بود.
خوب شد که برگشتی عزیزم جدی نگرانت بودم ولی پست قبلی هر چی گشتم جای نظر دادن نداشت.:(
همیشه شاد و خندون و با اراده باشی.
مراقب خودت باش:)
یاعلی

پاسخ :

سلام فرشته جان:)

اره حس خوبی داشت:)

بله نظرات رو بسته بودم ممنونم واسه مهربونی بی دریغت:)

همچنین:)

همچنین:)
•°*”˜♫ raha ♫˜”*°•
۲۱ مرداد ۱۲:۵۷
ای بابا نگو که میخوای بری .... 

پاسخ :

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
•به دور از همه ی ادم های مسخره و متظاهر دنیای واقعی...
فقط و فقط
برای مقداری آرامش...
اینجا از ته ته ته دل از روزمرگیام مینویسم :)

•دانشجوی رشته ی روانشناسی:)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان