شنبه ۱۷ مرداد ۹۴
در جلسه امتحان عشق من مانده ام و یک برگه سفید.
یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دل تنگی...
درد دلم در این کاغذ کوچک جا نمیشود.................
در این سکوت بغض آلود قطره ی کوچکی هوس سرسره
بازی می کند و برگه ی سفیدم عاشقانه قطره را به
آغوش می کشد........عشق تو نوشتنی نیست.......
در برگه ام کنار آن قطره یک قلب کوچک می کشم...
وقت تمام است برگه ها بالا..........