روزمرگی های یک نیمــــــچه روانشناس!

نگران فردایت نباش ،خدا از قبل آنجاست:)

کاش همین یبار از اون چیزی که میترسم،سرم نیاد...کـاش..

از شوقم امشب چمدون بستم واسه دو هفته دیگه...

میدونی؟میترسم...میترسم مثل پارسال بد بخوره تو پَرَم...

میترسم روز تولدم ،مخصوصا ک هوا هم ابری باشه(پارسال کذایی) زار زار گریه کنم

وای وای...

یک دنیا برنامه ریخته بودیم

دو هفته سرکلاس ریاضی و زیست و شیمی و دینی لحظه به لحظه ی اونروز رو نقاشی کردیم و جزئیاتشم برنامه ریزی کردیم...کاش نمیکردیم....

ولی همش رفت رو هوا..

 

من،روز تولدم،دلم نمیخواست تبریک هیچکس و جواب بدم،خالم زنگ زد پشت تلفن گریه کردم،پارسال روز تولدم تو تاریکی اتاق رو زمین اتاقم کنار پریز،سایه ای ک هوای ابری تو اتاق انداخته بود و من غم عالم تو دلم بود....

میترسم...

میترسم تولد امسالمم اونجوری شه

بخوره تو ذوقم

هرچی میشه میگم ایشالله ک نکنه نگم و باز خدا بزنه تو پرم؟؟

میترسم باز اون حس پیش بیاد و تا ابد گریبان گیرم شه...

کاش امسال واسم خاطره انگیز شه تولدم

خیلی هیجان و شوق و استرس دارم

نکنه بشه پارسال؟

نشه خداجون؟؟

من چمه؟؟!!

۱ ۰
Faber Castel
۰۶ آذر ۰۷:۴۰

از لحظه لذت ببر، واسه فردات تصویرسازیِ ذهنی نکن، گاهی باعث می‌شه انتظار توی دلت ساخته شه، و وقتی اون انتظار اجابت نمی‌شه می‌خوره تو پَرت؛ فقط آروم باش و فکرت رو از هر فردایی پاک‌کن، شرایط هر جور که باشه تو به خودت قول دادی که از زندگی لذت ببری، پس مهم نیست چه شرایطی، لذت هدفِ زندگیِ توئه پس اجابت خواهد شد.

پاسخ :

کاش میفهمیدم...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
•به دور از همه ی ادم های مسخره و متظاهر دنیای واقعی...
فقط و فقط
برای مقداری آرامش...
اینجا از ته ته ته دل از روزمرگیام مینویسم :)

•دانشجوی رشته ی روانشناسی:)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان