سه شنبه ۷ دی ۹۵
انقد خسته ام که هرچی میخونم نمیره تو مخم برعکس یه سری حرفا اکو میشه پشت سره هم خسته ی روحی ام خیلی خیلی! انقد که هرچی میخونم انگار فایده نداره یک لحظه تمرکز ندارم و ۱۱ ۱۲ ایی اگر بیارم کل بیان و کباب میدم با دوغ!
یکم دعا کنید گند نزنم این استرس امتحان فردا شده قوزه بالاقوز!هرچی از قبل یادم بود اونام یادم رفت:|
و فردا وبلاگ و بروز میکنم انقدرررر دلم میخواد هرچی زودتر اون پستی که میخوام و بنویسم که هی دوس دارم لحظه ها برن جلو و فردا ساعت یازده بشه از طرفی این استرس الکی و لعنتی! میگم استرس الکی چون اونی که خونده استرس داره نه منی که هیچی بارم نیس شایدم فک میکنم اینجوریه در به هرحال از شیمی بدم میاد!