یهــــــــــــــــــــــویی خلاقیتم تو عکاسی وسط درس خوندن ... اونم چه درسی؟シ
دفـــــــــاعی.... شکوفا شد هههه ترسیدم چن دقیقه دیگه دفاعی بخونم اورانیوم غنی کنم بخوووووودا :))گفتم بیام یه پست بزارم :)))))))
تصمیم گرفتم کلمه های "ناموسا" "خدا وکیلی" "الله وکیلی" "ناموس واری" و اینارو بندازم از دهنم و تا حدودی موفق بودم تا حالا کــــــــــــف:))
یه همکلاسیه گشادم{ببخشیدا ولی واقعا عصبانیم} دارم که هی تو تلگرام پی ام میداد:"میشه لطفا جزوه ای که حل کردی و بفرستی دوست عزیز و مهربونم!"
مام میگفتیم "چرااااااااااااااااا نشههههه ژیـــــــــگر الان برات میفرستم نانا"◕‿◕
و فرداها و پس فرداها همین طور تا به حالا که اون لحن تغییر کرده و یه روز تکلیفی داشته باشیم و من براش عکس نگیرم از جوابا نفرستممممم میااااااد پی ام میده میگههه "هووووووووووووووو جواااابااااااااا چیشد فلان فلان شده:/درین حد:‖
کلید اسرار:این قسمت:هرکی گفت فلان کتابکار یا فلان پلوکپی تو نوشتی بهش بگید" شات آپ فقط تا نزدم تو اون دهنت"⋋▂⋌
ماه مهر از لحاظ روحی یه ماه خییییییییییلی خیییییییلی چیز بود واقعااااااا پر از ناراحتی و اعصاب خوردی و داغانی این دو روز بگذره بریم تو شنبه و آبان ببینیم اوضاع چجوریه بهتر میشه سردردها و این روزای گند یا نه باید فیزیکی برخوووورد شهههه!!!!(")_(")
ینی انواااااااات یَـــــــــــــــــــــــــــک یَـــــــــــــــــــــــــــــــــــتک این معلم دفاعیمونو میارم جلوچشااااااااااااااش اگه این جلسه ازم نپرسه://///فک کنید از الان دارم برا چهارشنبه ی هفته ای که میاد زنگ آخــــــــــــــــر میخونم و هرجلسه از همهههه میپرسه جز من وچن نفر و میره درس میده خب ما میخونــــــــــــــــــیم بپرس لعنتی یادمون میره ااااااااه>'.'<
بهونه ها کوچک و بزرگ خوشبختی:
پلیور با دکمه های گوگولی پگوری و جیب گل گلی
لواشک عمه ساز
به جای آذر ماه از آبان ماه از سرگیری زبان جان جانان
هوای سرد
تموم کردن یه دفتر 40برگ با محتوای دلنوشته هام طی این هفته
برق انداختن گاز و سرامیکای آشپزخانه و اتاق خواب
به سرانجام رسوندن مقاله ای که خیلی روش کار کردم و اونی که میخواستم شد
خوندن کتاب دوئل
تنگ کردن اونیفرم مدرسه توسط مادربزرگِ جانانِ جان
خوابیدن تا 12ظهررررررر {عَی چسبـــــــــــــــــید}
در آرامش باشید:)