روزمرگی های یک نیمــــــچه روانشناس!

نگران فردایت نباش ،خدا از قبل آنجاست:)

تو از یادم نمیروی تویه لعنتی!

در میان کل کشیدن خانوم های فامیل، عشوه های عروس و نگاه های مردان فامیل بین یک دیگر یک نگاه روی من کم بود!!!

 یک نگاه خاص...!

یک نگاه ناب...!

 نگاه" تو" رویه منی که با مظلومانه ترین حالت ممکن در گوشه ای ترین و خلوت ترین جای باغ ایستاده بودم و با ناخن ها و انگشت هایم ور میرفتم و دستمال کاغذی ام را ریز ریز میکردم یک نگاه تو کم بود

 من سر به زیر افکنده در یاد تو، هیچ چیز تا پایان عروسی نفهمیدم اما نگاه های مامان را میفهمیدم که داد میزدند چرا وایستادی اون گوشه یا نگاه یک پسر کت شلوار آبی رنگ که پارسا (پارسای کوفتی عجیب نیس دست به دست داده بودند من را نابود کنند پودر کنند دق مرگ کنند وسط عروسی و بروند) نامی بود را میدیدم زیر چشمی شاهد تمام اتفاقات بودم  و صداها و نجواهایی که" بیا داخل سرده سرمامیخوری"  "بیا بشین چرا ایستادی"  "سرت چرا پایینه خب" "چته تو سحر" پاسخ همه شان بغض خفه ام بود و ای لعنت،هزاران لعنت بر یاد تو که کام مرا در شیرین ترین شب دی ماهم تلخ کرد همیشه همین است بساط یاد تو در وسط شادی ها و خنده های من گند زدن به بهترین لحظات من

پ.ن:

اگر خوش اخلاق شدم شرح اتغاقات امشب و فردا تو یه پست مینویسم و الان که دارم این پست و مینویسم شرمنده ی روی تک تکتونم که نتونستم کامنتاتونو جواب بدم چون میخواستم قشنگ و با فکر باز و آسوده جواب بدم بهشون به بزرگواری خودتون ببخشید!اگر این پست و نمینوشتم تا صبح از بغض خفه میشدم و میمردم و مرسی از این که همراهید خیلی مرسی❤

۰ ۰
سروش فتحی
۱۱ دی ۱۴:۱۶
:)

پاسخ :

:)
منـَم؛ همون یهـ نفَـ ـر :)
۰۷ دی ۱۹:۱۳
حس نوشتت رو انگار میفهمم! 
شاید..

پاسخ :

کاش هیچوقت نفهمی!
جودی آبوت
۰۷ دی ۱۶:۰۵
سحررررر
چته تو ؟؟
میشه بگی؟

اذیت نکن خودتو انقدر ،دوست هفده ساله ی من :)

پاسخ :

♥️ っ◔◡◔)っ ♥️ mohammad)
۰۷ دی ۱۳:۲۰
بغض ممنوع...
تو عروسی دلتنگ شدن ممنوع...
(با سبک تتلو)

پاسخ :

:)
بای پولار
۰۷ دی ۱۲:۱۲
ببینم پس سحر طفلی چی میشه. اون حق نداره شاد باشه، یعنی دوسش نداری؟
نذار اینقدر اذیت بشه سحر. نذار...

پاسخ :

من نمیخوام اذیتش کنم فقط نمیخوام عذاب وجدان داشته باشم
SHIVA gh.s
۰۷ دی ۱۰:۰۷
Esghe_delm❤

پاسخ :

💗
سولانژ ...
۰۶ دی ۲۳:۵۴
با همه وجودم حس نوشته ات رو درک کردم ... من نیز به درد تو دچاااااار م... اه و صد افسوس :'(

پاسخ :

افسوس!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
•به دور از همه ی ادم های مسخره و متظاهر دنیای واقعی...
فقط و فقط
برای مقداری آرامش...
اینجا از ته ته ته دل از روزمرگیام مینویسم :)

•دانشجوی رشته ی روانشناسی:)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان