روزمرگی های یک نیمــــــچه روانشناس!

نگران فردایت نباش ،خدا از قبل آنجاست:)

دیدی که ندیدمت!دیدی که ندیدمش!دلتون خنک شد؟!

-میشه یدونه بزنی تو گوشم؟؟؟ یجوری که برق از سرم بپره؟؟؟خواهش میکنم!!!یه جوری بزن که یاد بگیرم هیچوقت وقتی دسته ای از جلوم رد میشه که توش بهترین و عزیزترینم که چند ساله ندیدمش زنجیر میزنه و رد میشه من سرم پایین نباشه و شانس یه لحظه دیدنشو از دست بدم....خب؟؟؟{بغض}


+سحر...!

۰ ۰
ستایش
۲۱ مهر ۱۷:۰۶
سحر از من که ناراحت نیستی نه؟

پاسخ :

نه عزیزم چرا ناراحت باشم؟
ستایش
۲۱ مهر ۱۶:۴۸
هی بابا هییییی
عزیزم موفق باشی
ینی راستش خیلی ناراحتم برات خییییلییی:((((( 

امشب شب شمع روشن کردنه هاااا
من از بچگی عاشق این شب بودم
برات دعا میکنم خوب شی
برا منم دعا کن سحر جون

پاسخ :

چشم
ɐɹɐɓol •_•
۲۱ مهر ۱۶:۲۹
:(

پاسخ :

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
•به دور از همه ی ادم های مسخره و متظاهر دنیای واقعی...
فقط و فقط
برای مقداری آرامش...
اینجا از ته ته ته دل از روزمرگیام مینویسم :)

•دانشجوی رشته ی روانشناسی:)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان