روزمرگی های یک نیمــــــچه روانشناس!

نگران فردایت نباش ،خدا از قبل آنجاست:)

"وقتی" عایی که دلم به حال ِ خودم میسوزه ...

وقتی امشبم به بدترین شب تو محرم از اول عمرم تا الان تبدیل شد


 وقتی جلوی آینه زار زدم و دونه دونه اشکام و پاک کردم 


وقتی داشتم دستمال میذاشتم رو خونی از بینیم میرفت


وقتی داشتم هق هقم و خفه میکردم


وقتی چشمام تار میدید


وقتی از لحاظ روحی و جسمی رسیدم به 0درصد


وقتی دیگه تسلطی واسه لرزش دستام ندارم


وقتی میبینم دلم میخواد به خدا نزدیک بشم و نمیشه


وقتی...


برای این وقتی عا و هزارتا وقتیه دیگه که بدون ملاحظه دارن تو ذهنم از هم سبقت میگیرن


امشب یه دنیا "دلم سوخـــــــــت"

نتیجه تصویری برای گریه سمر در عشق ممنوع

۰ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
•به دور از همه ی ادم های مسخره و متظاهر دنیای واقعی...
فقط و فقط
برای مقداری آرامش...
اینجا از ته ته ته دل از روزمرگیام مینویسم :)

•دانشجوی رشته ی روانشناسی:)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان