روزمرگی های یک نیمــــــچه روانشناس!

نگران فردایت نباش ،خدا از قبل آنجاست:)

عصر نوشتانه طور به سبک" دلمان پیراشکی میخواهد":)

 

*با یه آهنگ میثم ابراهیمیانه طور و عشق همراه با عصرونه سجر ساز بدور از همه ی تکنولوژی جات به پشت بام میرویم و در سایه روی زیر انداز مینشینیم و کفترهای همسایه روبرویی را که در اوج آسمان در حال ویراژ هستند نظاره میکنیم و عصر یکشنیه مان را سپری میکنیم...

 

*چرا همه دارن از بیان میرن؟؟؟اگه بیان چیزی داره خب بگید منم برم :)

 

*سینییییییییی تو عکس و من شبا میزارم بالاسرم از بس رنگشو دوس دارم:))بنفش و صورتی:))

 

*عینکمم که که یه روز بعد از امتحان دفاعی پام رفت روش شکست بالاخره رفتیم دادیم درستش کردن:))خدا قوت به ما:)))

 

*دوست مامانم بعد از سه سال و اندی اومده خونمون برگشته میگه میترا جان(نمامانمو میگه)سحر هنوزم آتیش باره و شیطونه:/

 

*امروز خاله جان رفت جواب آزمایش دومشو بگیره....متاسفانه سرطان هست ولی خوشبختانه خوش خیمه...عصن من حالم ازین سرطان بهم میخورررره...

 

*از صبح تا حالا نه دره خونشونو باز میکنه که برم پیشش...نه تلفن خونه یا گوشیشو جواب میده...:/

حالا خوبه خوش خیمه اگه نبود چیکار میکردی خاله جان:/دور از جون البته:)

 

*دیشب تا ساعت 3ونیم با نوره گوشی  نشستم با خدا حرف زدم چقد خوب بود....چقد آدم خالی میشه:)دیگه صدای جاروی رفتگر محلمون شد لالایی و منم نشسته خوابم برد :)

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

دستور پیراشکی سحر ساز :

من خودم همیشه تو فر میزارم ولی با ماهیتابه هم میشه :

مواد لازم:

آرد 2 لیوان

 

نمک ربع ق چ

 

تخم مرغ 1 عدد

 

روغن یک و نیم ق غ

 

آب ولرم ربع لیوان

 

شیر ولرم ربع لیوان
 
اول آرد و نمک و توی ظرف میریزیم. تخم مرغ و روغن و اضافه میکنیم بعد آب و شیر و اضافه میکنیم و هم میزنیم تا خمیری شه.
خمیر باید یکم چسبناک بشه
تو یه کیسه میزاریم و تو یخچال میذاریم تا استراحت کنه. نیم ساعت یا یک ساعت.
بعد از اینکه استراحت کرد خمیر رو از کیسه میاریم بیرون.

 

روی سطح کار آرد میپاشیم و شروع میکنیم به ورز دادن خمیر. ورز دادن باعث میشه که خمیر چسبندگیش و از دست بده و همین سرد بودن خمیرم به کم کردن چسبناکیش کمک میکنه. پس فقط هر از گاهی یکم آرد روی سطح میپاشیم و ورز میدیم:)
وقتی خمیر فرم گرفت و لطیف شد دیگه آماده استفاده س:)
سطح کار و آرد میپاشیم و خمیر رو با وردنه خیلی نازک پهن میکنیم.
قالب میزنیم و شوت میکنیم تو فر:)
بعد که در اوردیم از فر تو یه ظرفی که شکر توش ریخته شده پیراشکی و میغلتونیم اگه خواستین توش و یکم باز کنید و کرم پاتیسیر بریزید منکه پرش میکنم عَی خوشمزه میشه:))
 
عصرتون به آرامش:)

 

۰ ۰
خرید اینترنتی
۱۸ مرداد ۱۵:۵۶
آخ جون عصرونه نوش جونتون .. :دی

پاسخ :

سپاسگذارم:)
علی صفری
۱۶ مرداد ۰۵:۵۵
نه کیبوردم دکمه هاش نرمن به این راحتی هاخراب نمیشن

پاسخ :

خب خداروشکر:)
علی صفری
۱۶ مرداد ۰۵:۵۴
نه کیبورددکمه هاش نرمن به این راحتی هاخراب نمیشن

پاسخ :

:)
علی صفری
۱۵ مرداد ۱۱:۵۳
من عاشق این عصرانه ام
بیان بهترینه ولی باید یکممممم جدی باشییییییم
باهات کاملا موافقم باخداحرف زدن خیلیییییییییییی عالیییییییییییییییه
من هرچی بیشتربراش وقت میزارم زندگیم عالیییییییییترمیشههههههه

پاسخ :

منم:))

شاید:)

بسیار:)

همیشه زندگیتون عالی باشه :)

کیبوردتون نشکست احیانا؟:)))
رفیق خاموش
۱۳ مرداد ۲۳:۲۶
سلام: امیدوارم خاله حالش خوب بشه 

عصرونه هم نوش جونتون

کار خوبی کردی طرز تهیه گذاشتی ما هم امتحان کنیم ببینیم چی میشه :)

پاسخ :

سلام:) احوال شما؟:)

سپاسگذارم:)

پیشاپیش موفق باشی و نوش جان:)
bahar ...
۱۳ مرداد ۱۹:۵۹
(: چه عصرانه ای

پاسخ :

:)
دخترمهتاب ...
۱۳ مرداد ۱۴:۲۶
ممنون

پاسخ :

قابلی نداره:)
سا قی
۱۲ مرداد ۱۵:۵۴
راستی ممنون که تشریف آورده بودین اینجا
بازهم سربزنید

پاسخ :

:)
سا قی
۱۲ مرداد ۱۵:۵۳
چه وب خوش مزه ای

خدا خاله جونتون رو هم شفا بده

درد دل با خدا هم که فقط خوش به حالتون...

پاسخ :

:))

سپاسگزارم:)
SИ♡Ѡ MΛИ
۱۲ مرداد ۱۴:۱۲
میگن تو دنیا...
جای خیلی دور ...
وسط اقیانوس ...
یه جزیره ی بکر و خیلی قشنگ هست ....
پر از پروانه های قشنگ و درخت های بلند و خوشگل...
توی جزیره یه یه تپه بلند شنی هست ...
یه فرشته مهربون ...
با چکو لگو و مشت و مو کشیدن داره انتقام منو از تو میگیره |:
آخه این چه عکسیه گذاشت نامرد |:
ان هیچی دیگه داغون شدم رفت |:
عینک نیمه نو مبارک (:
مرسی که به حرفم گوش کردی ( گذاشتن اسم وسط عکس ) (:
خالتم خیلی زود خوب میشه (:
میدونی رفیق
بعضی وقتا
خدا یه تیری رو پرت میکنه سمت بندش (:
واسه یکی بیماریه
واسه یکی پوله
واسه یکی زنو بچشه
اما خودش میاد جلو تیره وایمیسه (:
تا بندش احساس تنهایی نکنه (:
بیماری خاله ی تو هم یه تیره (:
خدا هم جلوش واستاد و خوش خیمش کرد (:
بقیش با خود خود خوالته (:
امیدوارم هر چی زود تر خوب بشه (:
دستورم برداشتم خونه خالی شد بپزم DD:

پاسخ :

:))

ممنون از دلداریت رفیق:)

همینطوره:)

موفق باشی:)
مداد رنگی
۱۲ مرداد ۱۱:۵۴
منم دلم هوس پیراشکی کرد.
:-) 

پاسخ :

:))
مسافر هستم
۱۲ مرداد ۰۵:۴۴
خوشمزه است....

پاسخ :

قطعا همینطوره.......:)
آبان دخت ...
۱۲ مرداد ۰۱:۳۲
بریم بریم :)))

:: عزیزمی دختر :*

پاسخ :

نفسسسسسسس کشششششششش برید کنار😃😅

فداات برم منننن آبان دخته نااارگیله ی من❤💗
نویسنده عشق
۱۲ مرداد ۰۰:۵۶
چون ک حرام است ://///

پاسخ :

شاید باورت نشه ولی من قانع شدم😃
♥ محجبه ♥
۱۱ مرداد ۱۶:۰۰
دستور پیراشکی رو برداشتم :)

اتفاقا امروز رفته بود م چشم پزشکی
من عینک دوس
ولی دکی جون گفت که چشات خوبن *_*

پاسخ :

به خوشی:)

عه:)

خداروشکر:)
نسیم ...
۱۱ مرداد ۱۱:۲۹
من پیراشکی دوست دارم... عینک نیز هم... ولی خب چشمام به عینک نیازی ندارن... :)

پاسخ :

الحمدالله:)
نویسنده عشق
۱۱ مرداد ۰۹:۳۷
خدا شفاشون بده :)))
پیراشکی که ندوس :( 
ولی تنها خوری حرام است :/ :/ :/
میخوره میاد تعریف میکنه 😓
بیانو دوست シ

پاسخ :

ممنون:)

چرااا:)

:)))))))))))

ههههه:))
ree raa
۱۱ مرداد ۰۸:۵۵
بیان چیزی نداره، اما واقعا بعضی کاربراش ادمو اذیت میکنن ،جو رو خراب کردن :/

نمیدونم چرا من اصن شیرینی و کیکام خوب نمیشه! :( اصن خورده توی ذوقم وگرنه پیراشکیت رو امتحان میکردم ! ^ـ^

اسم مامان منم میتراس:دی 

پاسخ :

اخ اخ اره بخدا:/

عههههه چرااااااا!خوب میشهههه بابااااااااا مگه چیهههه واسه من یکم شور شده بود همگی زدیم تو رگ 

صبونه ی بیمارستانم خوشمزه بود:)))

امتحان کن :)


✿شمیم زندگی✿
۱۱ مرداد ۰۸:۵۱
پیرشاکی:)

پاسخ :

پیر شاکی نه پیلاشکی:))
علی اصغر
۱۱ مرداد ۰۸:۲۱
به من هم کیک و شیرینی بدین

پاسخ :

نمیدیم:)))
همدم تنها
۱۱ مرداد ۰۲:۰۶

پاسخ :

:)
✖پرنٌس‍‍ِــ‍‍pгคภςєςــسٌ .✖
۱۱ مرداد ۰۱:۴۲
مرسی بابت طرز تهیه :)

پاسخ :

قابلی نداشت دوستم:)
آبان دخت ...
۱۱ مرداد ۰۱:۱۸
ای بابا! آخه اینم پیشنهاد بود جناب آرین؟؟ :دی

:: عزیزجانم! مرسی از این همه محبتت گل من...دو تا ماچ خواهرطوری تقدیم سحرگلم :* :*

پاسخ :

هههه بریم براش؟:)))

فداتمممم:* محبت ازخودته آبان دخت جیگررررررررر:)

سه تا ماچ محکممممممممممم طوری تقدیم آبان دخت نازنینم:)
آبان دخت ...
۱۱ مرداد ۰۰:۴۴
کاکائویی :/ سحر؟ :/ با ما به از آن باش که با خلق خدایی :/ :))) نوش جونت عزیزجان :)

:: قربانت سحرماه بانو :*

پاسخ :

ههههه آرین گفت:))میزارممممم:))با من بحثم نکنیییید:)حالا شایدم نذاشتم:))

ممنون آبان دختِ جانِ عشقِ مهربونِ گلِ دوست داشتنیِ من:)

عزیزمی آبان دخت عزیزممم ماچ:*
yasna sadat
۱۰ مرداد ۲۱:۴۰
اون از لواشکتکه تنها تنها خوردی اینم این:/

نوش جووووووووون
خاله جان خدا رو شکر خوش خیمه...
ان شالله ک خوب میشن:)

پاسخ :

هههههه عاغاااا نمکـ نداره بزن،والاح!؟

قٌبونت❤

مرسی عزیزم💗
آبان دخت ...
۱۰ مرداد ۲۰:۲۰
سحررررر جیغغغغغغغ آخه اینا چیه میذاری ماها رو هوایی می کنی :||||||||
آخرشم تاب نیاوردم رفتم سمبوسه درست کردم دیگه! :))) جای شوما خالی...الانم اومدم کامنت بذارم :))

:: امیدوارم حال خاله جون خوب خوب خوب بشه :*

:: عینکتم خوب کردی مبارک :))

پاسخ :

هاهاهاها دفعه ی بعد میخواستم کاکاعوییشو بزارم:))))

ههههههه نوش جون بعله ما که جیییغ نمیزنیم:)))

فدات:*

ههه قربانت:)))
ماهی گلی
۱۰ مرداد ۲۰:۱۴
دلم خواست:(
پشت بوم :) شبشم باید خوب باشه

پاسخ :

:))))

شبش عالییییهههههه:)
نرگس جهانبخشی
۱۰ مرداد ۱۹:۵۹
وای چه خوشمزه...بی معرفت تنهایی

پاسخ :

نه به اتفاق کفترا ههههه بفرما توام بزن نمک نداره والاح:))
آرین :)
۱۰ مرداد ۱۹:۵۶
من از این کاکائوئیاشو دوست دارم! دلم خواست -_-

پاسخ :

مشکلی نیست دفعه ی بعد کاکاعو میریزم روش عکسشو میزارم:))
رهگذر ...
۱۰ مرداد ۱۹:۴۵
به به،نوش جان
دستور را هم  برمیزاریم،تا بعدا پیراشکی درست کنیم :))

بعدا بعدا خب من برم دوباره برمیگرررردم،اصن اصن نگران نباشید

خاله جان هم ان شا الله با یه جراحی همه چی حل میشه

پاسخ :

حتمن درست کن:))

هههه:)

ایشالله ممنون رهگذرجان:)
Fatemeh .79
۱۰ مرداد ۱۸:۰۷
داره بوی پیراشکی میاد
واقعا میگماااااا O_o

پاسخ :

ههههه بوش تا اونجام اومد:))
Fatemeh .79
۱۰ مرداد ۱۸:۰۶
منم میخوام :/
منم عینک ندارم هنوز! ولی ازون الکیاش میخوام بگیرم. میگن بهم میاد ^_^

پاسخ :

:)

عه بگیر پس:)
Lady cyan ※※
۱۰ مرداد ۱۷:۵۵
تو کلا از وب نویسی نابود کردن منه بدبخته :(

پاسخ :

نههه بابا:)))))))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
•به دور از همه ی ادم های مسخره و متظاهر دنیای واقعی...
فقط و فقط
برای مقداری آرامش...
اینجا از ته ته ته دل از روزمرگیام مینویسم :)

•دانشجوی رشته ی روانشناسی:)
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان